ها؟

ها یعنی همین

ها؟

ها یعنی همین

گربه ...

نقل از دختر شبگرد

 قصد داشتم نصیحتتون بکنم ولی دیدم فایده نداره...

پس تصمیم گرفتم یه داستانی رو واستون تعریف کنم

نمی دونم شاید شما درس عبرت بگیرید..

2 تاگربه با هم ازدواج کردند


ادامه مطلب ...

قصه تلخ قـــوربــــاغــــه هــا !!!! ...

قصه تلخ قـــوربــــاغــــه هــا !!!!


مارها قورباغه ها را می خوردند و قورباغه ها غمگین بودند
قورباغه ها به لک لک ها شکایت کردند
لک لک ها مارها را خوردند و قورباغه ها شادمان شدند
لک لک ها گرسنه ماندند و شروع کردند به خوردن قورباغه ها
قورباغه ها دچار اختلاف دیدگاه شدند
عده ای از آنها با لک لک ها کنار آمدند و عده ای دیگر خواهان باز گشت مارها شدند
مارها بازگشتند و همپای لک لک ها شروع به خوردن قورباغه ها کردند
حالا دیگر قورباغه ها متقاعد شده اند که برای خورده شدن به دنیا می آیند
تنها یک مشکل برای آنها حل نشده باقی مانده است
اینکه نمی دانند توسط دوستانشان خورده می شوند یا دشمنانشان


منبع

کوله پشتی تنهایی من

و عشقی باقی نیست , نه برای من , نه برای غم دلتنگی من.
برای یتیمانه بودن کوله پشتی ام که خالیتر از هر عشقیست .

(خودم)

تنفر

و چشمان نا توان من از تر شدن 
و دلی که شاید دیگر نیست 
حتما مرده 
اگر این بار ترک بخورد 
... 
باید خندید انگار 
خیلی عجیب  
مثل آدم های عجیب  
گفتم تنفر  
از فکر های متعفن 
شبیه ماموت 
کهنه تر از کهنگی  
گفتم تنفر 
از اندیشه های مرده 
از فکرهای ساکن 
از مطیعان مطلق


(قندیل)

من چه دانم؟

مرا گوئی کرائی کرایی کرائی 
من چه دانم 
چه دانم چه دانم
چنین مجنون جرائی چرائی چرائی 
من چه دانم

چه دانم چه دانم چه دانم 

مراگوئی به این زاری که هستی 
به عشقم چون بر آیی 
من چه دانم چه دانم چه دانم 
مرا گوئی چه می جوئی چه می جوئی دگر تو 
ورای روشنائی من چه دانم 
چه دانم چه دانم چه دانم 
منم در موج دریاهای عشقت 
مرا گوئی کجایی مرا گویی کجایی 
کجایی من چه دانم چه دانم

در مورد عشق

عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن پیوندی است خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال.عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هر چه از غریزه سر می زند بی ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نیز همگام با آن اوج می گیرد.

عشق در غالب دلها ، در شکلها و در رنگها تقریبا مشابهی ، تجلی می شود و دارای صفات و حالات و مظاهر مشترکی است، اما دوست داشتن در هر روحی جلوه ای خاص خویش را دارد و از روح رنگ می گیرد و چون روحها ، برخلاف غریزه ها ، هر کدام رنگی از ارتفاع و بعدی و طعم و عطری دارند ویژه خویش، می توان گفت که به شماره هر روحی، دوست داشتنی است

عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذر فصلها و عبور سالها برآن اثر می گذارد، اما دوست داشتن در ورای سن و زمان و خراج زندگی میکند و بر آشیانه بلندش ،روز روزگار را دستی نیست... دوست داشتن چنان در روح غرق است و گیج و جذب زیباییهای روح که زیباییهای محسوس را به گونه ای دیگر می بیند.عشق طوفانی و متلاطم و بوقلمون صفت است. اما دوست داشتن آرام و استوار و پروقار است و سرشار از نجابت.

عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است.اگر دوری به طول انجامد ضعیف می شود، اگر تمام دوام یابد به ابتذال می کشد و تنها با بیم و امید و تزلزل و اضطراب و " دیدار و پرهیز" زنده و نیرومند می ماند. اما دوست داشتن با این حالات ناآشناست.

آجیجونم !

دلــهـای پــاک ، خطـا نمیکنند . سادگی میکننــد . امــروز ، سـادگی پاکــتــرین خطای دنیاست !!!

همین

دوباره نمی دونم

دوباره نمی دونم اشتباه کردم ، یا نه ولی این بد دردیه افتاده بجونم ، مثل خوره داره میخورتم ، درده درد نمی دونمه . همین

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟  

نمیدونم

نمی دونم چرا دوست ندارم بخوابم ، نمی دونم ، دیشبم به بدبختی خوابم برد

خدایا ...

خدایا دلم گرفته ، نمی دونم ، غصم شده ، بغضه داره می ترکه یعنی من چیکار کردم ، کاش می دونستم ، خدایا دلگیرم از دنیا ، اینم نوبت ماست دیگه ، کم درد داشتم اینم روش ، خداجون ولی بدون من ایوبت نیستم که صبر داشته باشم ، کمکم کن

عاشقتم خدا....

خداجون یادته اون روز رسیدم مشهد ، دم فلکه پارک پول نداشتم ، بیام خونه ، گفتم یعنی تا پیروزی باید پیاده برم ، گفتم کوش ، کوش اینیکه میگیی هوامو داری ؟ یادته ؟

همش 200-300 تومن تو جیبم پول بود اونم پولای از جنگ برگشته و داغون ! ، اگه از 3راه کوکا می خواستم برم خونه میشد 200 + 300 تومن+ 300-400تومنم تا خونه وای ساعت 11-12 شب یخ می زدم .

هوا سرد بود خیلی سرد ، یخ کرده بودم ، سرمای پارکم داشت میکشتتم ، اینو که گفتم نمی دونم کی منو برد جای تاکسی ها ؟ یک پیکان قراضه واستاده بود ناز کردم اولش سوار نشدم ! چند تا تاکسی دیگه هم بود ! اونا تا 3راه سوار نمی کردن ، واسشون صرف نداشت !

بالاخره خودمو راضی کردم سوار پیکان قراضه بشم !

سوار شدم ، گفتم 3راه گفت بفرمایید ، جوون بود ، تو ماشین بوی سیگار میداد !

ای فحشی که بهش دادم بدبختو !

رسیدم سر 3 راه پولامو جمع کردم دادم بهش ، گفتم بفرمایید دعا دعا می کردم بگه 100 تومن !

یکهو جا خوردم ، گفت ممنون ، صلوات بفرستید ، موندم چی بگم ، به قیافش نمی خورد اصلا" ، خیلی برام عجیب بود ، خیلی !!!

1بار دیگه گفتم بفرمایید !

گفت شبه عیده صلوات بفرستید ، خدا باورم نمی شد ، میزاشتی 5 دقیقه از حرفم بگذره ! بعد اینجوری شرمنده خودت میکردیم ها !

اون لحظه انگاری دنیا رو بهم دادن ، رفتم از زیرگذر اونور ، سوار تاکسی شدم پایداری پیاده شدم ! اومدم خونه !

با اینکه هفته بدی واسم بود ولی خوشحال بودم ، خیلی ، نمی دونم  چرا پولی نبود ولی ، 1چیزیو فهمیدم ؛ فهمیدم تو هستی ، مطمئنم کردی ، خدا دوست دارم ، عاشقتم .

موندم دردم چیه ؟

خدایا موندم باز دردم چیه ، دوباره باز دلم گرفتو اومدم سراغ این وبلاگ بیچاره .

دوستش دارم ، عاشقشم ولی ...

نمی دونم خدا ، وقتی باورت کردم که اومدم مشهد ، وقتی باورت کردم که فهمیدم دوستش دارم وقتی دوستش داشتم فهمیدم همه چیه من تویی ، تو فقط تو .

دلم گرفته ، از خودم ، از اینکه چطوری تونستم به خاطر یکی دیگه با دل خودم بازی کنم ، دلم گرفته که چطوری تونستم ،

خدا چطوری دردمو بهش بگم .

خدا خودت می دونی دردم چیه ، خوده خودت .

هرچی سعی می کنم کسیو اذیت نکنم باز نمیشه ، چی بگم .

خدا معذرت میخوام ، بخاطر بودنت و ندیدن من.

خدا معذرت میخوام ، به خاطر عاشق بودن و معشوق نبودن من.

خدا معذرت میخوام ، به خاطر داشته هایی که به من دادی و من اونا رو نداشته می دیدم.

خدا معذرت میخوام ، به خاطر وجود بی وجود من .

خدا معذرت میخوام ، به خاطر خودم ، ببخش که فقط تو موندی ، تو و تو و تو و تو .