قصه تلخ قـــوربــــاغــــه هــا !!!!
مارها قورباغه ها را می خوردند و قورباغه ها غمگین بودند
قورباغه ها به لک لک ها شکایت کردند
لک لک ها مارها را خوردند و قورباغه ها شادمان شدند
لک لک ها گرسنه ماندند و شروع کردند به خوردن قورباغه ها
قورباغه ها دچار اختلاف دیدگاه شدند
عده ای از آنها با لک لک ها کنار آمدند و عده ای دیگر خواهان باز گشت مارها شدند
مارها بازگشتند و همپای لک لک ها شروع به خوردن قورباغه ها کردند
حالا دیگر قورباغه ها متقاعد شده اند که برای خورده شدن به دنیا می آیند
تنها یک مشکل برای آنها حل نشده باقی مانده است
اینکه نمی دانند توسط دوستانشان خورده می شوند یا دشمنانشان
زیبا بود و تامل بر انگیز !
بقیه پستاتم خوندم فعلا نمی تونم نظر بذارم ! ببخشید...
احساس می کنم خیلی غصه داری منم غصم میگیره!!!!
از دیروز متحول شدم !
الان کلی شادم !
سلام!
خوشحالم که شادی ...
بابا این آبجی چه میکنه؟؟؟!!!!
تمام پستات شده واسه آبجی خانومی!!
میخوای اسمه وبلاگتو عوض کن بذار آآآآآبجی